عاشق شدن
من از این فاصله ها بیزارم
من , تو و عشق تورو کم دارم
من دلم می خواد کنارم باشی
می تونی همیشه یارم باشی
اگر چه روز من و روزگار می گذرد
دلم خوش است که با یاد یار می گذرد
چقدر خاطره انگیز و شاد و رویایی است
قطار عمر که در انتظار می گذرد
همين كه ديدمت چون سرو آزاد
دلم در دام چشمان تو افتاد
پس از آن سمت كوهستان دويدم
گرفتم تيشه را از دست فرهاد
در خاطراتـــ ــم
دستــــ ــکاری می کنم
هر به ايـــــامی
هرجــــــــا
دلــــــــ ــم تنگ شد
...تـــــو را
می سازم
جدا که شدیم
هر دو به یک احساس رسیدیم
تو به "فراغــــــت"
من به "فراقــــت"
یک حرف تفاوت که مهم نیست . . . / .
"اندوه مرا بچين،
كه رسيده است..."
شب لالایی اش را گفت
اما ؛
به خواب نرفتم
هنوز
.
.
.
در جایی ،
بیداری ،
با کسی .../.
دلـــــــتَنـــــگت می شوم...
چــــــشمانم را روی هـــــم می گــــذارم بـــــــلکه یادت را فـــــراموش
کنم...
تــــــو بگو دلــــــکم
مگر می شـــــــود یـــــک عــــــمری را فراموش کــــــرد؟!
با صدای قاشق به فنجان قهوه بيدارم ميكني
و با لبخندت
شيرينش ميكني!
کاش بتونم ببینم چشماتو
کاش بتونم بگیرم دستاتو
آرزومه , یه شب بارونی
تو گوشم بگی , پیشم می مونی
آبی آسمان را بر باور یاس های کبود گره زدم... گفتم شاید تو بیای
احساس کردم دلم حسن تعبیری خواهد شد برای دل شیفتگانت
اما هنوز من و آبی آسمان و یاس های معصوم چشم براه تو نشسته ایم
هنوز نیامدی اما...
جای قدم هایت بر گلبرگ سرخ قلبم به جا مانده ...
دلم تنگ است...
آسمان را که نگاه میکنی
نبض باران را در تپش قلب کبود ابرها میشنوی
بارانی شو
او میشنود
خدايا کمکم کن تا عاشقانه ترين نگاه ها را در چشمانش بريزم ،
خدايا کمکم کن تا در بعد عشق او بهترين و شيرين ترين باشم ،
به من کمک کن تا سرودن عشق را به هنگام طلوع آفتاب هر بام بر لبانش جاري سازم
و راز عشق را در گوشش سر دهم ،
خداوندا او را نگه دار که من به عشق او زنده ام ...
گــــرمـــی دستهـــایـ تــــو
آتشـــــی است کهـ بـا آن
تمـــــام وجــــودم را گــــرم خواهــــم کـــرد
حتـــی در سرمـــای زمستــــان
وایــن یعنـــی همـــان دوســــت داشــــــتن
و مـــن بـــرای دوســــت داشــــــتن
دلیــــل نمـــی خواهــــم
همـــین دستهـــای تـــو کـــافــــــی است ..
می دانم که در آسمان، نقش خورشید را به تو داده اند!
لیاقتم،به ذره ای نور هم نیست!
ولی بگذار در سایه ی نورت
در جایی کوچک و ساکت
شاید، دلت!
پناه بگیرم....
دوستت دارم...
نگفتمت مگر !
هزار شب
شعر نوشتم و شاعر نشدم
اما نشان رد پای سبزت
در كوچه باغ بلوغ ِرؤیا
هزار شب شاعرم كرد !
نگفتمت ؟...
تو گل سرخ منی
تو گل یاسمنی
تو بهاری
نه!
بهاران از توست
تو چنان شبنم پاک سحری
نه!
از آن پاک تری
از تو میگیرد وام
هر بهار اینهمه زیبایی را
ای بهین باغ بهارانم تو......
عشق تو تمام قلبم و وجود را پر کرده است دیگر حتی سر سوزن جایی
برای کسی نمانده است . معشوق ابدی من دیگر هیچگاه
تنها نیستم همیشه عشقت با من است ...
در توالی سکوت تو ٬
در تداوم نبودنت ٬
رد پای آشنایی از صدای تو ٬
در میان حجم خاطرم هنوز زنده است ٬
هنوز می تپد و باورش نمیشود که نیستی
که رفته ای ٬
کجا نوشته اند؟
عشق
این چنین میان مرز سایه هاست؟
این چنین پر از هجوم فاصله
!
در تقابل میان آب و تشنگی ٬
تقابل میان درد و زندگی
کجا نوشته اند؟ ...
باز هم دلتنگی …
باز هم زمزمه هایی از جنس بغض و تنهایی.
باز هم پنجره باز و انتظار و نیامدنت.
اگر بدانم که می آیی تمام بغض های کهنه را فروکش می کنم.
اگر بدانم که می آیی تمام پنجره های عالم را به انتظار می نشینم.
اگر بدانم که می آیی دیگر تنهاییم را با خاطره هایم پر نمی کنم.
تمام خاطره هایم را در صندوقچه قدیمی می گذارم
تا بهانه ای برای نیامدنت نباشد!!!
تو فقط بیا…
بگو که می آیی .
سالهاست گوشهایم در انتظار شنیدن نجوایی آشناست!!!
بگو که می آیی.
دستانم تشنه ی دستان توست
شانه هایت تکیه گاه خستگی هایم با تو می مانم
بی آنکه دغدغه های فردا داشته باشم زیرا می دانم
فردا بیش از امروز دوستت خواهم داشت ...
بعضی وقت ها میبینی وا موندی
هیچ کس حرف دلتو نمی فهمه
هیچ کس نمی فهمه تو چی میگی
هیچ کس احساس نمی کنه حست رو
حس میکنی بین این همه هم زبون انگار داری
به یه زبون دیگه حرف میزنی
همه باهات آشنان اما تو با همشون غریبه ای
توی خونه ی خودت هم غریبی ، توی یه جمع بزرگ هم تنهایی
اون موقع حس اینکه یه نفر حرف هات رو بفهمه،
اینکه یه نفر باشه که حرف هات رو باور کنه،
می شه بزرگ ترین " بهترین حس خوب" زندگی
وقتی حس میکنی تنهایی،
فکر کن یه نفر هست که به یادته،
یه نفری که بین همه دنیا داره به تو فکر میکنه،
واسه تو نگرانه،
بیشتر از هر کسی دلش می خواد تو شاد باشی،
راحت باشی.
حرف دلتو می فهمه،
می دونه که چه حسی داری،
حتی اگه نشون هم ندی از درونت باخبره،
حرف هایی که تو کلمه ها نمی تونی جاشون کنی رو تا آخرش می دونه
از غم هات باخبره،
می دونه چی کشیدی،
میفهمه غمت باهات چه کارا که نکرده
می دونه اون نگاهت،
اون لبخندت،
یعنی چی
با شادی هات شاد میشه،
وقتی که غم داری اونم غمگین میشه،
همیشه خوب تورو می خواد
یکی هست که هیچ وقت نمیگذاره تنها باشی،
هیچ وقت تنهات نمیگذاره،
نه ترکت می کنه،
نه دلت رو میشکنه،
نه ازت دل میکنه،
نه فراموشت می کنه،
هر وقت که بخوای پیشته،
وقت هایی که نمی خوای هم یواشکی هواتو داره
یکی که فقط تو و خوبیهات براش مهم هستین،
تو رو فقط واسه خودت می خواد ،
فقط و فقط واسه خودت...
یکی که عشقش هیچ وقت تمومی نداره...
هیچ مرزی نمیشناسه...
نه زمان میشناسه نه مکان...
فکر کن که یه همچین کسی باشه،
اون وقت دیگه حس تنهایی معنی نمی ده ،
حس ناراحتی ، ناتوانی...
فکر کن یه همچین کسی باشه...
فکر کن حالا اون کس منم که می خوام تا آخرعمر
باهات باشم و هستم...
دوستت دارم نفسم...
ماهک زیبا
ماهک تنها توی دنیا
زندگی پر از قشنگیست به خدا
دور دنیا پر ماهیست به خدا
دنیا اونقدر که میگن بزرگ و سخت نیست
زندگی بدون اون هم دیگه تلخ نیست
ماهک من
ماهک قشنگ و زیبا
دیگه دنیا همینه حرف فریبا
تو نخور غصه این دوری و هجران
بار دیگه میرسه بهار دیدار
نیمه ی دیگر وجودم......
وقتی با تو هستم....
دیگر هیچ نمیخواهم.
تو تنها با حضورت و این که بودی خودت بودی..
معنای عشق را به من تشنه نمایاندی..
معنای زتده بودن من با تو بودن است .
نزدیک.....
دور......
رها.....
اسیر.......
دلتنگ.....
شاد.......
معنای عشق نیز در سرنوشت من با تو...
همیشه باتو بودن است وبرای تو زیستن است.
عشق تو کور کرد و کشت مرا
فکرو زکرم تو بودی اون روزا یادته
اون دل کوچیکه من جلوی پات بود یادته
رفتیو با رفتنت پا گزاشتی رو دلم
دیگه طاقتی ندارم تو کجایی عشقه من
وقتی میخواستی بری گفتی بهم غصه نخور
دلو سپردم من به تو غصه نخور
گفتم بهت زود بیا دل من تنگه برات
تو نرفتیو میگی آخه عزیز دلت میاد
میگفتی من برمیگردم خیلی زود
دلو جونم همشون فدای یه تاره موت
ولی رفتیو خیلی وقته نامه ندادی تو برام
آخه پس چی شد بگو تو جواب نامه هام
یه نامه همش دادی همون شده آب غذام
نمیدونی یه غمیه بهم میگه باهات میام
من غمو می خوام چکار آخه تو بهم بگو
فقط نگو دوست ندارم جونه من اینو نگو
آخه عاشقت بودم دیوانه تو باور بکن
دل من تنگه به راحت تو منو صدام بکن
شبا یه غمی میاد تویه سینم باهام حرف میزنه
می خواد نا امید کنه از نا امیدی دم میزنه
شایدم دیگه نیای این جوری که بوش میاد
فکر کنم وقتی بیای ببینی جنازم رو دوش میاد
اون موقع بگو ببینم دلت برام تنگ میشه ؟
این زمین و آب گل برای تو چه رنگ میشه؟
خلاصه کشتی مارو با این ادائو اشوه هات
دل من تنگه برات* تنگه برات* تنگه برات
وای الان صبح میشه هنوز من نخوابیدم
یه روز دیگم تموم شدش ولی من نفهمیدم
دفتر شعرم دیگه پر شده کجایی تو می خوام برم
دیگه کاری ندارم اینجا روی زمین دارم میرم
تو نبودیو غمت عشقه تو کشت مارو
زیر خاک دفنمو خاک خورد مارو
پرسید چقدر مرا دوست داری ؟
سکوتی کردم . چند لحظه به چشم هایش خیره شدم ...
گفتم : دوستت دارم به آن اندازه ای که عاشقتم . عاشق یک عشق واقعی . عاشق تو ...
عاشقی که برای رسیدن به تو لحظه شماری می کند .
به عشق این لحظه های انتظار * دوستت دارم * .
به اندازه ی تمام لحظات زندگیم تا آخر عمر عاشقتم ...
به عشق اینکه تو را تا آخرین نفس دارم * دوستت دارم * .
به عشق اینکه گاهی با تو و گاهی به یاد تو . در زیر باران قدم میزنم . عاشق بارانم . . .
به عشق آمدن باران و به اندازه ی تمام قطره های باران * دوستت دارم * .
به عشق تو به آسمان پر ستاره خیره می شوم .
به اندازه ی تمام ستاره های آسمان * دوستت دارم * .
به عشق دیدنت بی قرارم . حالا که تو را دارم هیچ غمی جز غم دلتنگی ات در دل ندارم .
به اندازه ی تمام لحظات بی قراری و دلتنگی * دوستت دارم * . . .
من که عاشق چشم هایت هستم . عاشق گرفتن دست های مهربانت هستم
به عشق آن چشم های زیبایت * دوستت دارم * .
لحظه های عاشقی با تو چقدر شیرین است .
آن گاه که با تو هستم یک لحظه تنها ماندن نفس گیر است ...
به شیرینی لحظه های عاشقی * دوستت دارم * .
من که تنها تو را دارم . از تمام دار دنیا فقط تو را می خواهم . تو تنها آرزویم هستی ...
به اندازه ی تمام آرزو هایم که تنها تویی .
به اندازه ی دنیا که می خواهم دنیا نباشد و تنها تو برای من باشی
به اندازه ی همان تنهایی که یا تنها با تو هستم و یا تنها به یاد تو هستم . ای عشق من ...
ای بهترینم ... به عشق تمام این عشق ها * دوستت دارم * .
پرسیدم : به جواب این سوال رسیدی ؟
این بار او سکوت کرد .
و این بار او با چشم های خیسش به چشم هایم خیره شد ...
اشک هایش را پاک کردم و این سکوت عاشقانه هم چنان ادامه داشت ...
و من باز هم گفتم : به اندازه ی وسعت این سکوت عاشقانه که بین ما برپاست
اینهم هدیه من به شما.....
اگه قرار باشه ظرف 24 ساعت دنیا به پایان برسه تموم خطهای تلفن/تالارهای گفتگو و ای میل
ها اشغال میشه ..پر میشه از (( از اینکه رنجوندمت پشیمونم من رو ببخش))! یا (( تو را
عاشقانه می پرستم ))))مراقب خودت باش)) اما بین این همه پیام یکی از همه تکون دهنده
تره (( همیشه عاشقت بودم ولی هیچوقت بهت نگفتم))پس عشق و محبت را تقدیم انکه
دوستش داریم کنیم شاید فردایی نباشد
زیباترین غروب: غروب عاشقان
زیباترین سنگ: دل یار
زیباترین مایع: اشک
زیباترین ناله: آه
زیباترین دف: قلب تو
زیباترین کلام :دوستت دارم . . .
.
.
.
دوستت دارم به اندازه ی پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم
زدم و چه بسیار خیالاتی که در ذهن پروراندم . . .
.
.
.